نامه وارده به یزدفردا :
ببينيم از نظر قرآن كه اساس اعتقاد ماست اصلاح‌طلب كيست؟ (انتخابات مجلس هشتم 334)
و آيا اينها با معيار خدا و اسلام خود را اصلاح‌طلب مي‌نامند يا با معيار غرب و آن وقت سرحساب مچ‌گيري مي‌افتد
حكايت:
آورده‌اند كه مردي باروت بار زده و قاچاقي از دروازه شهر رد مي‌شد پاسباني سد راه ا و شد كه چه در انبان  داري؟وي گفت: سياه‌دانه. پاسبان بررسي كرد و گفت اين باروت است. گفت: نخير قربان سياه دانه اعلاست كه شبيه باروت است. هرچه پليس اصرار كرد  او انكار نمود. تا اينكه سرانجام گفت: دستت را بگير و مشتي باروت كف دست او ريخت سپس كبريت خود را روشن كرد و بدان نزديك نمود. باروت گر گرفت و ريش و موي صاحب مال را سوخت. وي دستي به سر و روي  سوخته كشيد و گفت: قربان حالا ديديد سياه دانه است رهايم سازيد!!
اين حديث آدم را به ياد ادعاهاي جريان موسوم به اصلاح‌طلب مي‌اندازد. قبل از اينكه نظر بر بعضي اوصاف حضرات افكنيم بهتر است ببينيم از نظر قرآن كه اساس اعتقاد ماست اصلاح‌طلب كيست؟ و آيا اينها با معيار خدا و اسلام خود را اصلاح‌طلب مي‌نامند يا با معيار غرب و آن وقت سرحساب مچ‌گيري مي‌افتد.
قرآن كريم مي‌فرمايد [آنان كه به احكام كتاب الهي چنگ زده و نماز به پا داشتند همانا خدا اجر و اصلاح‌گران را ضايع نمي‌سازد] (170 اعراف) در ديدگاه قرآن اصلاح‌طلب و مصلح كسي است كه مجري قوانين و حدود الهي باشد و فرهنگ نماز را ترويج كند چنين افرادي مصلح مي‌باشند نگاهي گذرا و ساده به عملكرد باورها و موضع‌گيري‌هاي باند اصلاح‌طلب اين حقيقت را برملا مي‌كند كه درست در خلاف جهتي كه قرآن كريم براي اصلاحات ترسيم كرده حركت كرده‌اند و در طول مدت حاكميت اين باند خساراتي به اين كشور خورد از جمله فروپاشي فرهنگي و منزوي شدن ارزش‌هاي الهي و انقلاب خصوصاً حجاب و در معزل فراموشي قرار گرفتن احكام و حدود الهي كه بر هيچ صاحب‌نظري پوشيده نيست تا جايي كه مجلس ششم مجلس اصلاح‌طلبان لايحه‌اي را تصويب كرد كه 101 مورد حكم ضد قرآن و سنت  نبوي در آن بود كه البته با مرزباني شوراي نگهبان رد شد و البته اينها باطن و واقعيت اعتقادي خود را براي همگان رد كردند. اگر كسي بررسي كند خواهد ديد كه تمام احكام ضددين كه از ابتداي تشكيل مجلس از دوران قاجار تا قبل انقلاب اسلامي تصويب شده روي هم به اندازه اين لايحه احكام معارضي نصوص ديني ندارد آري اين است حقيقت اصلاح‌طلبي مورد ادعاي حضرات و گوشه‌اي از اصلاحاتي كه اينها كردند به صورت فهرست‌وار اين است:
باز كردن باب چاپ كتب و نشريات مستهجن و سكس ـ حمايت و ترويج نشريات و جرايد ضدانقلاب بلكه ضد دين با پول بيت‌المال كه رهبر انقلاب آنها را هيزم‌كشان جهنم صهيونيزم ناميدند ـ هر نه روز يك بحران در دولت كارآمد هفتم به اعتراف شخص آقاي خاتمي ـ نامه در‌يوزانه و التماس‌گونه به بوش و دهن‌كجي وي در جواب آن و حتي جواب ندادن كتبي و اكتفا به اين جمله اهانت‌بار كه [ما با اهل شرارت مذاكره نمي‌كنيم]!! صدها اهانت به مقدسات ديني كه بيش از تمام اهانت‌هاي دوران پهلوي به اسلام و قرآن است كه هيچ آبي اين لكه ننگ را تا ابد از دامن اين باند نخواهد شست. آبروريزي ذلت‌بار در كنفرانس برلين ـ خوش و بش با موسي قصاب رئيس جمهور اسرائيل در تشييع جنازه پاپ كه خاك روي آن ريخته شد ـ منزوي شدن پيروان ولايت فقيه و انزواي نيروهاي متدين و حزب‌الله كه يگانه حزب مورد تأييد قرآن كريم است ـ جو بحران رواني مردم با بيش از صدبار تهديد حملة نظامي به ايران شبيه عراق و افغانستان كه امان را از مردم بريده بود ـ كشتن آمران به معروف و ناهيان از منكر به جرم نصيحت اراذل و اوباش مزاحم نواميس مردم ـ قرار گرفتن ايران در جرگه محور شرارت به بركت سياست‌هاي ملتمسانه به اسم تنش‌زدايي ـ كرنش ذلت‌بار در مقابل قلدري‌هاي غرب در جريان انرژي هسته و عقب‌نشيني مكرر در برابر خواسته‌هاي نامشروع آنها ـ لو رفتن اين دانش ارزشمند توسط همين حضرات اصلاح‌طلب و تشويق غربيان توسط بعضي افراد همين جريان براي اعمال فشار بر ايران ـ دست دادن بعضي سران همين باند در لباس روحانيت با زنان بي‌حجاب و دهها فضيلت ديگر كه لاتعدّ و لاتحصي از كرامات حضرات است كه به حق اسم اصلاح دارد!!
آري قرآن كريم چه زيبا مي‌فرمايد: [و هنگامي كه به اين‌ها گفته مي‌شود در زمين خدا فساد نكنيد مي‌گويند: فقط ماييم مصلحان]!!! جالب اين كه حاضر نيستند كسي ديگر را در اصلاح‌طلبي شريك خود بدانند.
اما نكته مهم اين است كه اصول‌گرايي يعني پايبندي به ارزش‌هاي مورد تأكيد اسلام يعني واجب دانستن واجبات و تحريم محرمات و پيروي از اهل بيت و ولايت فقيه در عصر غيبت اين يعني لبّ تشيع پس اصول‌گرايي حزب سياسي نيست، دين است، فرهنگ است، اسلام است. حال بفرماد ا ان اصول را قبول داريد يا نه؟!
اگر بگوييد قبول داريد بخواهيد يا نخواهيد اصول‌گرا هستيد پس چرا بايد سعي كنيد چيزي كه ماهيت اعتقاد و ايمان ملت ايران در آن خلاصه مي‌شود را در قالب يك حزب جلوه دهيد و خفه كنيد؟! و اگر قبول نداريد فاش بگوييد تا مردم بدانند كه اعتقاد شما چيست يكي به ميخ و يكي به نعل زدن تا كي و تا چند؟ اصول‌گرايي يعني پيروي از دين خدا و التزام به محكمات آن مگر شما غير از اين ادعا داريد؟ اصول‌گرايي يعني همان جرياني كه ايستاد تا انقلاب را پيروز كرد و طاغوت را شكست. اصول‌گرايي يعني همان روح بسيجي كه دفاع مقدس را اداره كرد.
و اما ادعاي بعضي از حضرات اصلاح‌طلب مبني بر پيروي از خط امام (ره) از باب تسمية نابينا به اسم عين‌الله است اي كاش يكبار يكي از كارهاي خود را كه پيروي مسلم از خط امام بود به ما مي‌گفتند تا بدانيم در كدام ويژگي از خط امام پيروي كرده‌اند البته جريان حمايت گسترده غرب خاصه آمريكا و حتي وابستگان رژيم صهيونيستي و... از اين باند شهره آفاق است تا جايي كه رامسفلد از اين كه عده‌اي در ايران به اسم اصلاحات دارند خاري به نام ولايت فقيه را از چشم آمريكا درمي‌آورند اظهار خشنودي مي‌كند اما ادعاي پيروي خط امام تعارض است كه بايد مدعيان اصلاحات حلش كنند.
درود بر پيروان راه هدايت
یک فردائی
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا